الو الو منزل خداست؟


ﺍﻟﻮ ﺳﻼﻡ ﻣﻨﺰﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ ؟

ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺰﺍﺣﻤﯽ ﮐﻪ ﺁﺷﻨﺎﺳﺖ

ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻓﻌﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ

ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﯾﮏ ﺻﺪﺍﺳﺖ

ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﯾﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﺳﻼﻡ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ

ﺑﻪ ﻣﺎ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ، ﺣﺴﺎﺏ ﺑﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺟﺪﺍﺳﺖ ؟

ﺍﻟﻮ ﺍﻟﻮ ﺍﻟﻮ . . .



ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻗﻄﻊ ﻭ ﻭﺻﻞ ﺗﻠﻔﻨﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ

ﺧﺮﺍﺑﯽ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﮐﻪ ﻋﯿﺐ ﺳﯿﻢ ﻫﺎﺳﺖ ؟

ﭼﺮﺍ ﺻﺪﺍﯾﺘﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ ﮐﻤﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺗﺮ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﭼﻄﻮﺭ؟

ﺧﻮﺏ ﻭ ﺻﺎﻑ ﻭ ﻭﺍﺿﺢ ﻭ ﺭﺳﺎﺳﺖ ؟

ﺍﮔﺮ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺩﺭﺩ ﺩﻝ ﮐﻨﻢ

ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭﺩﻫﺎ ﺷﻔﺎﺳﺖ

ﺩﻝ ﻣﺮﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﺗﺎ ﺳﺒﮏ ﺷﻮﻡ

ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻩ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺷﻤﺎﺳﺖ

ﻣﮕﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﯾﯽ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ ﻣﺮﺍ . . . ﺍﻟﻮ . . .

ﻣﻨﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺕ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﻭﻓﺎﺳﺖ



ﺍﻟﻮ ﺍﻟﻮ ﺍﻟﻮ . . .


ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ، ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﺰﺍﺣﻤﺖ ﺷﺪﻡ

ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻧﮓ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ، ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﺧﺪﺍﺳﺖ





نویسنده :
تاریخ : جمعه 5 دی 1393
زمان : 12:30
سلام خدا


 

سلام خدا...

خدایا نمیدونم ایندفعه از کجا شروع کنم

قصه بگم یا روضه بخونم

ببین خدا

شاید بعضی وقتا ماها گم بشیم

شاید برای یه روز

برای یه هفته

برای یه ماه

یه سال

یا حتی یه عمر

می بینیم تو رو

ولی دستمون بهت نمیرسه

میدونیم راهی که میریم اشتباهه

اما بلد نیستیم این راه رو نریم

گاهی به دلمون میفته باهات درد و دل کنیم

ولی نمیشه

حتی یه کلمه حرف زدن عاشقونه با تو هم نمیشه

خدایا گاهی عشقمونو گم میکنیم

توی سیاهی گناهمون غرق چهار تا چراغ چشمک زن میشیم و

یادمون میره عجب ظلماتیه

خدایا گاهی مث الآن

میدونیم خطا کردیم

میدونیم ازت خیلی دور شدیم

حتی اینم میدونیم که تو بخششت بزرگتر از گناه ماها هست

ولی نمیتونیم توبه کنیم

میفهمی خدا؟

درکمون میکنی؟

آخه مگه میشه تو درکمون نکنی؟

خدایا گاهی بغضم میگیره از اینکه نیستی کنارم

میخوام توبه کنم

ولی لیاقت میخواد

دنبال یه بهونه میگردم که بهت بگم:

خدایاااااا... هنوزم دوستت دارم...

آره خدا

دوستت دارم

ولی تو رو گم کردم

میشه بازم مثل بچگیام بیای کنارم بشینی؟

میشه بازم از عرشت بیای پایین و سر منو تو بغل بگیری؟

خدایا میشه بازم ...

خدایا هنوزم آماده ی توبه نیستما

ولی خدایی کن و ایندفعه هم چشماتو ببند

شاید اگه تو بهم اعتماد کنی

شاید اگه تو دستمو بگیری

شاید اگه برعکس همه تو باورم کنی

بتونم بنده ی خوبت بشم

خدایا اگه از ما گذشتی

یه دعایی دارم که خیلی خاصه

میخوام ظهور اونی که از خودم رنجوندمش برسه

آره آره... میدونم

به دعای گربه سیاه بارون نمیاد

ولی ... ما دعامونو میکنیم

خدا رو چه دیدی؟ شاید اومد.............


نویسنده :
تاریخ : جمعه 5 دی 1393
زمان : 12:29
به کی بگم


 

به کی بگم؟

به کی بگم درد دلم رو؟

به کی بگم غصه هام رو؟

به کسایی که جز خودشون کسی رو نمیبینن؟

به کسایی که هستن ولی با تو نیستن؟

خدایا به کی پناه بیارم که حرفامو بفهمه؟

به کی غصه هامو بگم که منو دستم نندازه؟

پسرایی که فقط حاضرن با دوست دخترشون حرف بزنن؟

یا دخترایی که فقط حاضرن با یه پسر حرف بزنن؟

خدایا دوست ندارم با کسی حرف بزنم که بخاطر جنسیتش درگیر منه...

خدایا دلم تو رو میخواد

تو... فقط و فقط و فقط تو

خدایا گناه کردم؟باشه

دوسم نداری؟باشه

میخوای عذابم بدی؟ اونم باشه

فقط یادت نره به تو پناه آوردم

اون همه که میگن تو مهربونی چی شد پس؟

من تنها... من بی کس به تو میگم کمکم کنی اونوقت تو با من قهر میکنی؟

خدایا چجوری میتونی منو عذابم کنی وقتی فقط و فقط نگام به توئه؟

چجوری میتونی تنهام بذاری وقتی که همدم و هم صحبتی جز تو ندارم؟

چجوری منو نبخشی وقتی با گریه و زاری به تو پناه میارم؟

خدای به این مهربونی چجوری حاضری منو تو آتیش بسوزونی

اونم وقتی از ته دلم بهت ایمان دارم

این همممه بخاطر تو چشمامو به روی خیلی ها بستم

این همه بخاطر تو گناه نکردم

بخاطر یه گناهی که اونم بخدا نمیدونم چیکارش باید بکنم...

بخاطر گناهی که نمیدونم چجوری ازش خلاص شم منو تنها گذاشتی؟

خب اگه میگی نکنم خودت کمکم کن...

خودت دستمو بگیر دیگه

تو که میتونی مگه نه؟ پس خودت درستش کن...

ولی خدا با من قهر نکن... از من رو برنگردون

من دلم بدجور میگیره وقتی میبینم بدون تو اینهمه تنهام...

خدایا میای آشتی؟

میگن یکی هست که باید منتظرش باشیم تا بیاد

وقتی اون بیاد همه چی درست میشه

اقلا خدا کنه اون بیاد

میدونم خدا... میدونم به دعای گربه سیاه بارون نمیاد

ولی به قولی من دعامو میکنم... خدا رو چه دیدی؟ شاید اومد.......


نویسنده :
تاریخ : جمعه 5 دی 1393
زمان : 12:27
مثال خدا


گفتمش هیچ تو را در دو جهان هست مثال
گفت در صورت و معنیت زمانی بنگر


نویسنده : استاد
تاریخ : چهار شنبه 3 دی 1393
زمان : 13:29
دوستی خدا


 

بهترین دوست خداست

او آنقـدرخوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنیم

دسته گلی تقدیممان میکند

خودش فرموده:

"با من باش تا با تمامی خدایی ام با تــــو باشم"

(حدیث قدسی)


نویسنده : استاد
تاریخ : دو شنبه 1 دی 1393
زمان : 13:50
رزق الهی


بگو:

خدای من هر که را بخواهد روزی وسیع دهد

و (هر که را بخواهد) تنگ‌روزی گرداند

و لیکن اکثر مردم (از این حقیقت) آگاه نیستند.

"سبا آیه36"


نویسنده : استاد
تاریخ : دو شنبه 1 دی 1393
زمان : 13:49
اسرار افرینش


بلال حبشی می گوید:

«شبی پیامبر گرامی اسلام (ص) تا سپیده دم به مناجات ایستاده بود

و می گریست یادم می آید که سحرگاه وقتی برای نماز صبح

به خدمت آن حضرت رفتم، چشمان اشک آلود ایشان را دیدم

و تعجب کردم سپس به ایشان عرض کردم: یا رسول الله

چرا گریه می کنی درحالی که مشمول عنایات خداوند هستی؟

حضرت در جواب من فرمود: «در شبی که گذشت، خداوند

آیات تکان دهنده ای را بر من نازل کرد ای بلال،

وای به حال کسی که این آیات را بخواند و در آنها

اندیشه نکند سپس با صدای دلنشین خود این آیات را قرائت فرمود:

«مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز،

نشانه های (روشنی) برای صاحبان خرد و عقل است،

همانها که خدا را در حال ایستادن و نشستن و آنگاه که

بر پهلو خوابیده اند یاد می کنند و

در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند و می گویند

بار الها این را بیهوده نیافریده ای، تو پاک و منزهی،

ما را از عذاب آتش نگه دار.»


نویسنده : استاد
تاریخ : دو شنبه 1 دی 1393
زمان : 12:36
یا ضامن اهو


یا علی بن موسی الرضا

نگاهم را همراه بالهای کبوتری می کنم

که آرام به سمت گنبد طلایی تو اوج می گیرد...

دلم همراه او اوج می گیرد و روحم آرام...


نویسنده : استاد
تاریخ : دو شنبه 1 دی 1393
زمان : 12:31
درد قلبم راتودرمان باش...


هر قلبی دردی دارد

فقط نحوه ابراز آن فرق دارد

بعضی ها آن را در چشمانشان پنهان میکنند و بعضی ها در لبخندشان

 


نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 1 دی 1393
زمان : 10:33
صبرم بده...


از خدا جز خدا مخواه ...

 

 

صبر ، علاج هر اندوهی است .

Patience is a remedy for every grief


نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 30 آذر 1393
زمان : 10:32
خوشبختی


ما از هر چه ترسیدیم سرمان آمد

بیایید تمرین کنیم کمی از خوشبختی بترسیم

 

 


نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 30 آذر 1393
زمان : 10:32
خدای من ازانچه حرف میزنم فراتراست...


خدای من نه دور کعبه است؛؛

نه در کلیسا؛؛

نه در معبد؛؛

خدای من همینجاست...

کنار تمام دلواپسی هایم... بغض هایم... خنده هایم ...

خدای من, نمی ترساند مرا از آتـش

امــــــا

می ترساند مـرا از شکستن دلــــی... اشک آوردن به چشمی ... نــا حـق کردن حقی ...

خدای من می بیند مرا,, هر جا که باشم می فهمد مرا با هر زبانی که سخن می گویم

خدای من حواسش در همه احوال به من هست,,

خدای من مــرا از هیچ نمی ترساند,

جز "بی فـــکر سخن گفتن" و "رنجاندن دلـــــی"

خـــدای من

"خدای تمـــام مهربــــانی هاست"

ترجیح می دهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا این که در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم .


نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 30 آذر 1393
زمان : 10:30
همه چیزازآن توست



 

 

أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ .


خدا حائل هست بین انسان و قلبش!.

(انفال/24)

تویی که از همه زندگیت خسته شده ایی ؛

بخـــــوان : الا بذکر الله تطمئن القلوب...



چو از او گشتی , همه چیز از تو گشت !
مگر از زندگی چه میخواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود ؟


نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 30 آذر 1393
زمان : 10:28
خدایی هست..


دست هایم به آرزوهایم نرسید
آنها بسیار دورند !
اما درخت سبز صبرم می گوید :
امیدی هست ؛ دعایی هست ؛ خدایی هست ...


نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 30 آذر 1393
زمان : 10:26
مراببخش...


 

 

خدایـــــــــــــا؛

بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛

بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛

بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛

بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛

بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر را تو دانستم؛

مرا ببخش ...

 

لازم بود این متن و برای عذر خواهی از خدای خودم بزارم


نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 30 آذر 1393
زمان : 10:26


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.